مدیریت امور پردیس های استان ایلام

سومین سمینار تخصصی دانشگاه فرهنگیان ایلام برگزار گردید

اولین نشست تخصصی دانشگاه فرهنگیان ایلام در سال تحصیلی جاری با عنون« مقایسه اثر بخشی زوج درمانی رفتاری تلفیقی و هیجانی رفتاری در زوجین ...» با همت واحد پژوهش پردیس و با حضور اعضای هیئت علمی، مدرسان، کارکنان و دانشجویان در سالن پردیس شهید مدرس ایلام برگزار گردید. در آغاز این نشست، دکتر سهراب نژاد مسئول پژوهش پردیس در سخنان کوتاهی ضمن خیر مقدم به حاضران هدف از برگزاری این گونه سمینارها و کارگاه ها را تعمیق مهارت آموزی دانشجویان و مخاطبان و نیز آشنایی با شیوه های پژوهش بیان کرد و بر خواست و توجه خاص دانشجویان و مدرسان به تداوم چنین برنامه هایی تاکید نمود. سپس آقای دکتر الیاس نیازی دانش آموخته‌ی رشته روان شناسی عمومی و از همکاران پردیس شهید مدرس به ارائه یافته های پژوهشی رساله‌ی دکتری خود پرداخت. دکتر نیازی در بیان مسأله و ضرورت انجام این رساله اشاره کرد و گفت: تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی باعث تغییر کارکردهای خانواده و افزایش انتظارات همسران از یکدیگر بخصوص در ابعاد عاطفی – روانی شده است. امروزه زوج‌ها بیش از گذشته نیازمند ارضاء نیازهای عاطفی – روانی به‌ویژه نیازهای صمیمیت و برقراری رابطه مثبت هستند. مطالعات و تجارب بالینی نشان می‌دهند که ریشه بسیاری از مشکلات زناشویی، مشکلات ارتباطی زوج‌ها و فقدان عواطف مثبت زناشویی است. روابط صمیمانه یکی از نیازهای اساسی انسان است و عدم ارضاء آن می‌تواند موجب افزایش تعارضات، کاهش رضایت زناشویی و بروز مشکلات عاطفی و روانی گردد. معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی طلاق است که در کشورهای غربی و حتی در کشور خودمان حالت همه‌گیر پیدا کرده است. آمارهای منتشر شده در داخل کشور، میزان طلاق را در سال 94 بیست و چهار درصد (89/23) اعلام کرده‌اند، یعنی به ازای (تقریباً) هر 4 ازدواج یک طلاق روی می‌دهد. از هر 10 ازدواج در سال 83 یک ازدواج به طلاق ختم می­شد اما در سال 94 تقریباً از هر 4 ازدواج یک ازدواج به طلاق ختم شده است.

در حالی که در مبانی اعتقادی ما ازدواج، یکی از مهم‌ترین رویدادهای زندگی انسان است که نه تنها در سلامت جسمانی و روانی فرد مؤثر است؛ بلکه نقش مهمی در سلامت جامعه دارد. زوج هسته اصلی و پایه‌گذار خانواده و نیز رکن اصلی جامعه است. رابطه زناشویی پیوند دو شخصیت است و هر یک از همسران با پیشینه تحولی، سبک شخصیتی، ترکیب عوامل زیست شناختی و تجربی گوناگونی به زندگی مشترک قدم می‌گذارند. این دو نفر یک سیستم را تشکیل می‌دهند که در آن رفتار هر دو از یکدیگر تأثیر می‌پذیرد. دکتر نیازی گفت: در سال‌های اخیر زوجین با مشکلات زیادی مواجه شده‌اند و کارشناسان، ازدواج را به عنوان پیوندی آسیب ‌پذیر پذیرفته‌اند. عوامل مختلفی از جمله باورهای ارتباطی ناکارآمد را در شکل‌گیری مشکلات زناشویی مؤثر دانسته‌اند. باید توجه داشت که علت بسیاری از سوءتفاهم‌های موجود در زندگی زناشویی، وجود تفکرات غیرمنطقی است و این نوع افکار در ایجاد رابطه ناکارآمد بین زوجین نقش مهمی دارد. شناسایی هیجانات و ابراز کردن آن‌ها به همسر که نقش مهمی در رشد رضایت زناشویی دارند، یک عامل مهم در تمایز زوج‌های راضی از زوج‌های ناراضی است.هر فردی ابتدا و در شکل طبیعی‌اش رابطه زناشویی خود را با عشق و علاقه شروع می‌کند و حدس گمان‌های اولیه او نیز در راستای حفظ و تداوم این رابطه است؛ امّا گاهی پس از مدتی ممکن است زن و شوهر یا هر دوی آن‌ها نسبت به عمق و شکل رابطه‌شان دچار تردید شوند و چون بین توقعات خود از زندگی و واقعیت‌های موجود در زندگی زناشویی‌شان هماهنگی لازم را نمی‌بینند، دچار سرخوردگی و دلزدگی زناشویی شوند، این پدیده زمانی ایجاد می‌شود که زوج درمی‌یابد که رابطه آن‌ها برای برآورده کردن یکسری از نیازهای اساسی ناتوان است و طرفین دچار حالت‌های دردناک خستگی، یکنواختی، افسردگی و احساس ناکامی در زندگی زناشویی می‌شوند. یکی از رویکردهایی که جهت زوج‌درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد زوج‌درمانی رفتاری تلفیقی  است. زوج‌درمانی رفتاری تلفیقی نوعی رفتاردرمانی مبتنی بر بافت است که به زوج‌ها کمک می‌کند تا رضایتمندی و سازگاری‌شان افزایش یابد. این رویکرد به منظور رفع برخی از محدودیت‌های زوج‌درمانی رفتاری سنتی، مفاهیم و تکنیک‌های پذیرش هیجانی را به کار گرفت. تکنیک‌های پذیرش بیش‌تر از تغییر رفتار با پذیرش رفتاری هماهنگ است و تلاش می‌کنداز حوزه‌های تعارض به عنوان وسیله‌ای برای ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیش‌تر زوجین استفاده کند. یکی دیگر از رویکردهای زوج‌درمانی، رویکرد عقلانی هیجانی رفتاری است. فرض اساسی رفتاردرمانی عقلانی هیجانی این است که افراد با عقاید خشک و افراطی که در مورد رویدادها و موقعیت‌ها دارند، با مشکلات خودشان روبرو می شوند.  رفتاردرمانی عقلانی هیجانی بر این فرض استوار است که شناخت‌ها، هیجانات و رفتارها به‌طور چشمگیری بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و رابطه دوسویه علت و معلولی دارند.

به دلیل فقدان مهارت‌های سطح بالای زوج‌ها در مهارت‌های ارتباطی، عدم آشنایی آن‌ها با هیجانات طرد شده خود و نیز عدم ابراز نیازها و خواسته ها در آنان، می تواند زمینه‌ساز کژتنظیمی هیجانی، مشکلات ارتباطی و دلزدگی زناشویی بین زوجین گردد و از طرف دیگر ضعف و ناتوانی زوجین در شناسایی و ارزیابی عواطف و احساساتی که باعث تعارضات می‌شوند و ناتوانی زوجین در شناخت هیجانات مثبت و منفی خود و همچنین در مدیریت هیجان منفی، رضایت زناشویی زوج‌ها در طول زمان تحت تأثیر قرار گرفته و تعارضات زناشویی افزایش می یابند. با توجه به افزایش ازدواج‌های بی‌ثبات و افزایش آمار طلاق در کشور، کانون خانواده‌ها در خطر است و ضروری است تا به پژوهش و تدبیر پرداخته شود. در این میان بسیاری از زوج‌ها به خاطر مشکلات مربوط به آشفتگی­های زناشویی، مشکلات ارتباطی، دلزدگی زناشویی و خیانت از زوج درمانگران و روانشناسان خانواده کمک می‌طلبند. ازاین‌رو برای درمان و حل مشکلات زوج‌ها باید روش‌هایی احیا کرد که در آن تنظیم شناختی هیجان در رابطه افزایش یابد، باورهای ارتباطی اصلاح گردد و دلزدگی زناشویی کاهش یابد. دکتر نیازی گفت:  نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها نشان می دهد که درمان تلفیقی رفتاری بر باورهای ارتباطی، تنظیم شناختی هیجانی مثبت و منفی و دلزدگی زناشویی زوجین اثربخش است و این اثربخشی در دوره پیگیری ماندگار است. در تبیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری تلفیقی می توان گفت، در مراحل اولیه یک رابطه، پذیرش و تحمل تفاوت ها در میان بیشتر زوج ها به سادگی رخ می دهد؛ در واقع، در بسیاری از موارد زوج ها از تفاوت های همدیگر به عنوان منشأ جذابیتشان یاد می کنند، در خلال نخستین روزهایی که زوج ها با هم هستند، این تفاوت ها کمتر به عنوان عوامل تهدید کننده و مشکل آفرین در روابط قلمداد می شود. پس از گذشت زمان تمایل برخی از زوج ها به پذیرش، مختل و سازش با تفاوت ها کاهش می یابد. آن ها مدت زیادی را به سبک های رفتاری خود به عنوان منشأ جذابیت نگاه نخواهند کرد و بالاخره تلاش هایی را در جهت تغییر یکدیگر آغاز می کنند. متأسفانه این تلاش ها با رفتارهای قهرآمیز منفی مانند سرزنش کردن نمود پیدا می کند.  در پایان این نشست دکتر نیازی به سئوالات دانشجویان و مدرسان پاسخ دادند.